Total search result: 203 (532 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
end U |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
|
|
ended U |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
|
|
ends U |
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
Good grief! <idiom> U |
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود |
|
|
insertion point U |
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود |
|
|
suspending U |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
|
|
suspend U |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
|
|
suspends U |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
|
|
qsam U |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود |
|
|
scratch file U |
ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود |
|
|
redundant U |
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود |
|
|
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
|
|
page U |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
|
|
paged U |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
|
|
pages U |
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید |
|
|
drives U |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
|
|
drive U |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
|
|
sequential U |
خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود |
|
|
clock U |
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند |
|
|
clocks U |
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند |
|
|
fibres U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
|
|
fibre U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
|
|
fiber U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
|
|
green phosphor U |
فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد |
|
|
job U |
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای |
|
|
streamed U |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
|
|
streams U |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
|
|
stream U |
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای |
|
|
jobs U |
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای |
|
|
key signature U |
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود |
|
|
script U |
مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود |
|
|
TCP/IP U |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
|
|
ebcdic U |
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود |
|
|
editing run U |
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند |
|
|
opens U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
|
|
opened U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
|
|
open U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
|
|
ieee U |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
|
|
duplexes U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
|
|
duplex U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
|
|
reach out with an olive branch U |
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.] |
|
|
reach out with an olive branch <idiom> U |
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.] |
|
|
PPP U |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
|
|
actual address U |
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند. |
|
|
Hamming code U |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
|
|
processor bound U |
اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود |
|
|
installation U |
کامپیوتر و قط عات استفاده شده برای یک نوع کار و پردازش |
|
|
installations U |
کامپیوتر و قط عات استفاده شده برای یک نوع کار و پردازش |
|
|
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
|
|
QBE U |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
|
|
sequential access U |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود |
|
|
batch processing U |
پردازش دستهای |
|
|
SPARC U |
پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود |
|
|
scalar U |
پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود |
|
|
microsoft U |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
|
|
routines U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
|
|
routine U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
|
|
routinely U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
|
|
to prove oneself U |
نشان دادن [ثابت کردن] توانایی انجام کاری |
|
|
viruses U |
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند |
|
|
virus U |
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند |
|
|
to roll one's eyes <idiom> U |
نشان دادن بی میلی [بی علاقگی] به انجام کاری [اصطلاح مجازی] |
|
|
broaches U |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
|
|
broached U |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
|
|
broaching U |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
|
|
broach U |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
|
|
flag U |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
|
|
flags U |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
|
|
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
|
|
intermediate U |
مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند |
|
|
wharfage U |
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی |
|
|
monoprogramming system U |
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند |
|
|
wild card character U |
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد |
|
|
object lessons U |
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود |
|
|
object lesson U |
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود |
|
|
wine palm U |
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود |
|
|
queues U |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
|
|
queued U |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
|
|
queue U |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
|
|
queueing U |
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند |
|
|
swap U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swapped U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swopping U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swaps U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swopped U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swops U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
i/o U |
پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود |
|
|
toner U |
محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود |
|
|
sub woofer U |
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود |
|
|
rje U |
سیم پردازش دستهای که دستورات ازترمینال راه دور به کامپیوترارسال می شوند |
|
|
how about <idiom> |
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود |
|
|
multiple U |
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند |
|
|
wrming message U |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
|
|
phew U |
برای نشان دادن بیزاری |
|
|
phew U |
برای نشان دادن بی تابی |
|
|
ended U |
خاتمه دادن خاتمه یافتن |
|
|
ends U |
خاتمه دادن خاتمه یافتن |
|
|
end U |
خاتمه دادن خاتمه یافتن |
|
|
uberstreichen U |
لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب |
|
|
L cache U |
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند |
|
|
backus naur form U |
قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود |
|
|
scratch one's back <idiom> U |
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد |
|
|
jump instruction U |
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |
|
|
AppleTalk U |
پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند |
|
|
greeked U |
نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا |
|
|
authorizing U |
اجازه دادن برای انجام کاری |
|
|
authorises U |
اجازه دادن برای انجام کاری |
|
|
authorising U |
اجازه دادن برای انجام کاری |
|
|
to empower somebody to do something U |
اختیار دادن به کسی برای کاری |
|
|
authorize U |
اجازه دادن برای انجام کاری |
|
|
authorizes U |
اجازه دادن برای انجام کاری |
|
|
i/o U |
محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود |
|
|
end mark U |
نشان خاتمه |
|
|
structure U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
|
|
structuring U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
|
|
structures U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
|
|
c U |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
|
|
authorize U |
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری |
|
|
authorizes U |
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری |
|
|
to make an effort to do something U |
تلاش کردن برای انجام دادن کاری |
|
|
authorising U |
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری |
|
|
authorises U |
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری |
|
|
to try hard to do something U |
تقلا کردن برای انجام دادن کاری |
|
|
authorizing U |
اجازه دادن به کسی برای انجام کاری |
|
|
appliance computer U |
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است |
|
|
virus U |
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود |
|
|
viruses U |
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود |
|
|
halftone U |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
|
|
halftones U |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
|
|
throughput U |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
|
|
input/output U |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
|
|
decision U |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
|
|
decisions U |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
|
|
macro U |
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود |
|
|
RPC U |
روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود |
|
|
publish U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
|
|
published U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
|
|
publishes U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
|
|
processor U |
پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است |
|
|
hyphens U |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
|
|
PRN U |
نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد |
|
|
numeric U |
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است . |
|
|
nil pointer U |
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات |
|
|
hyphen U |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
|
|
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
|
|
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
|
|
To do something prefunctorily. U |
برای رفع تکلیف ( از سر باز کردن ) کاری راانجام دادن |
|
|
stop U |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
|
|
accuracy U |
کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود |
|
|
stopped U |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
|
|
cartoon design U |
نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن |
|
|
blip U |
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت |
|
|
stopping U |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
|
|
sectors U |
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار |
|
|
stops U |
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف |
|
|
checks U |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
|
|
check U |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
|
|
colours U |
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد |
|
|
sector U |
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار |
|
|
mock-up U |
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود |
|
|
mock-ups U |
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود |
|
|
checked U |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
|
|
digits U |
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
|
|
digit U |
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
|
|
colour U |
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد |
|
|
blips U |
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت |
|
|
ablegate U |
مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت |
|
|
TDS U |
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد |
|
|
bureaus U |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
|
|
bureau U |
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است |
|
|
goal light U |
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار |
|
|
forecaddie U |
باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف |
|
|
bubble help U |
خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید |
|
|
arrays U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود |
|
|
lasers U |
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود. |
|
|
laser U |
چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود. |
|
|
array U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود |
|
|
plotters U |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
|
|
plotter U |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
|
|
intelligence U |
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه |
|
|
BNC connector U |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
|
|
backing U |
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی |
|
|
programming U |
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است |
|
|
breaker line U |
خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور |
|
|
autos U |
توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن |
|
|
auto U |
توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن |
|
|
realised U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realises U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realising U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realized U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realize U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realizes U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realizing U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realizing the palette U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
step frame U |
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد |
|
|
sample size U |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
|
|
fields U |
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است |
|
|
fielded U |
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است |
|
|
field U |
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است |
|
|
hyphen U |
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره |
|
|
references U |
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن |
|
|
marker U |
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده |
|
|
reference U |
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن |
|